ورود آریایی‌ها به ایران

درباره آریایی‌ها، محل سکونت اولیه، دوره‌های مهاجرت و چگونگی ورود آنان به منطقه وسیعی از هند تا آسیای صغیر، به طور کلی و ایران، به طور اخص و سپس استقرارشان در آنجا، بحث‌های گوناگون و بسیاری شده است؛ در حالی که هنوز تاریکی‌ها و نقص‌هایى در این باره وجود دارد که به علت عدم دسترسی به منابع، حل نشده باقی مانده است. از شواهد و قرائن موجود درمی‌یابیم که از اوایل هزاره سوم قبل از میلاد مهاجرت آریایی‌ها به ایران آغاز شده که در دسته‌های بزرگ و کوچک به گونه متناوب‌، طى دو هزاره ادامه یافته است. اقوام آریایی در این حرکت‌ها در نقاط گوناگون پراکنده و در بین اقوام بومی سكنى گزيدند.

جامعه آريايي

آریایی‌ها از جهت دارا بودن اندامی درشت و متناسب، پوست سفید، چهره زیبا و گيسوانى به رنگ روشن و همچنین از جهت جنگاوری و تمدنی خاص و نمایان، از اقوامي با نژادهای دیگر در اطراف و اکناف خود، کاملاً متمایز بودند. آنان برخلاف همسایگان زرد نژاد خود، بیابانگرد نبودند، بلکه آبادی‌نشین، گله‌دار و کشاورز بودند. در  هزاره چهارم قبل از میلاد از آنان ظروف و آلات سفالین با نقش موجى و همچنین با نقش مخطط كه از اختصاصات هنری این دوره است و همچنین شیوه تدفین مردگان در خمره كه آن نیز از رسوم اين عهد است، به دست آمده است. مقابر در کف اتاق‌های خانه قرار داشت و آلات و ادوات زندگی با مردگان به خاک سپرده می‌شد. بنابر سنت مزدایی، ابتدا مردگان را در هوای آزاد قرار می‌گرفتند تا طعمه حیوانات شوند و آنگاه استخوان‌ها در خمره‌ها قرار می‌گرفت و در آرامگاه‌های خانگی به خاک سپرده می‌شد. همچنین اسب پرورش می‌دادند که در امور زندگی روزمره و جنگ از آن استفاده می‌کردند. با اهلی کردن اسب و اختراع چرخ و ارابه در وضع اجتماعی و اقتصادی آریایی‌ها تحولی شگرف حاصل شد به تبع آن، اسب و ارابه در اساطیر و حتی دين آنان مکانی مخصوص یافت.

آريايی‌هاى هندی و ايرانی، دارای نظام قبیله‌ای بودند و شوراها مرکز تصميم‌گیری بود. روساى قبايل در راس شورا قرار داشتند و افراد قبیله خود را بخصوص در جنگ‌ها و شکارها رهبری می‌کردند. همچنين، آنان مقام روحانی ارشد را داشتند. در نزد آريايي‌ها، نظام پدرسالاری برقرار بود و به همین دلیل است که میترا و رب‌النوع خورشید و مظهر پیمان و عدالت، پس از اهورامزدا بیش از همه ايزدان ديگر در نزد آنان احترام و منزلت داشته است. وجود طبقات تفکیک شده اجتماعی سه‌گانه یعنی روحانیان (آتروپاتن ) جنگجویان (رتشتار) و کشاورزان به گله‌داران(فشو یانت) كاملاً نمودار است که در اواخر دوره‌ی مهاجرت‌های بزرگ،گروه صنعتگران(هوتختشان) نیز به آن اضافه شدند؛ زيرا به دليل پيشرفت صنعت و ايجاد ابزار توليد و آلات و ادوات زندگي، بخصوص لوازم مربوط به اسب، مي‌بايست اين گروه از ساير طبقات جدا مي‌شدند.

نیایش آنان در برابر ایزدان با مراسم خاص و در مواقع گوناگون روز و شب و ماه و سال اجرا می‌شد، مراسم کشاورزی و تغییر فصل‌ها در این میان به تدریج تبدیل به اعیاد مذهبی و جشن‌ها شد، این مراسم از همان ابتدا سبب ایجاد نوعی گاهشماری نیز شد. آریایی‌ها این سنت‌ها را با خود به ایران آورده‌اند که به دلیل کاربرد و هماهنگی آن با موقعیت جغرافیایی این سرزمین در سراسر دوران باستان و حتي تا به امروز ادامه یافته است.

دین و فرهنگ دینی

به نظر می‌رسد که اقوام هند و ایرانی پیش از جدایی از یکدیگر ایزدان متعددی را ستایش می‌کردند، نام و کارهای اين ایزدان را می‌توان در متون بازمانده از هر دو قوم (یعنی در وداها و اوستا) یافت. از کهن‌ترین خدایان هند و ایرانی که بر اساس مقایسه متون ودايی با اوستا و بازسازی گروه ايزدان کهن آریایی به ‌دست ‌آمده، دئوس پدر خدایان می‌باشد. وی در ردیف زئوس و ژوپیتر است و از دوران هند و اروپایی تا عصر فرهنگ آندرنو شخصیت خود را حفظ کرده است. ويژگي‌های این ایزد، معرف خدایی است که در میان اقوام بسیار ابتدایی دیده می‌شود. در دوره‌های بعد، اين ايزد جای خود را به ورونا می‌دهد که از همکاران و یاران میترا و از خدایان دیگر اقوام هند و ایرانی است.

ایزد دیگر هند و ایرانی آندره است. وى خدای طبقه جنگاوران بوده و در وداها از او به عنوان ایزدی بزرگ نام برده می‌شود. در متون اوستایی نام اين ايزد در شمار دیوان آمده و به جای او صفتش را که «ورثرغنه» است به کار برده‌اند…

در میان خدایان مشترک هند و ایرانی، سه ايزد را می‌توان به گونه‌ای برجسته‌تر بازشناخت و ادعا کرد که اقوام ایرانی آنها را در میان خدایان خود حفظ کرده‌اند:

۱) ایزد میترا (مهر): خدای خورشید و از ایزدان کهن هند و ایرانی است که يشت دهم اوستا به او اختصاص دارد. ايزد مهر در دیدگاه اقوام هند و ایرانی جلوه‌های گوناگونى دارد؛ یکی از اين جلوه‌ها، برقراری نظم در حد بسیار گسترده آن است که می‌توان آن را به نظم کیهانی تعبیر کرد که موجب پیدایش شب و روز و ماه و سال می‌شود. جلوه دیگر اين ایزد، پشتیبانی و حمایت از عدالت و عهد و پیمان است.

۲) ايزد دیگری که پس از مهر و در کنار وی مورد ستایش بوده، ناهید(آناهیتا) ایزد بانوی آب‌هاست. نام واقعی او «اردويسور» است. اردوی نام رودی افسانه‌ای است از آن معنای پربرکت و حاصلخیز ایفاد می‌شود. سورا به معنای نیرومند است. آناهید، صفت این ایزد به معنای پاکیزه است. آناهید را به صورت زنی زیبا و خوش اندام، با کفش‌های زرین و جامه‌اى زرین بر تن، گوشواره‌ای زرین بر گوش و تاجی با یکصد هزار گوهر بر سر توصیف کرده‌اند. هرمزد او را ستایش می‌کند و شاهان پیشدادی و کیانی در برآوردن خواسته‌های خود برای او قربانی می‌کردند.

هر دو ایزد ناهید و مهر در دوره‌های بعد در دوران فرمانروایی هخامنشیان از قدرتی روزافزون برخوردار و مظهر نیروهای سه‌گانه روحانی ارتش‌داری و کشاورزی شدند.

 ۳)ايزد ديگر؛ ورثرغنه (وهرام ) به معنی پیروزی است و اصطلاحاً نام ایزدی است که یاری‌دهنده رزم‌آوران و درهم شکننده دروغگویان است. وي مظهر نیروی جسمانی و رجولیت بوده که بعدها در دین زرتشت، دیوها را مقهور می‌کرده و به جنگجویان پیروزی می‌بخشیده است.

 در نزد آریایی‌ها، مظاهر شر، تباهی و تیرگی نیز که در دیوها متجلی بودند پرستش می‌شدند و بعدها پرستش دیوان توسط زرتشت منفور و مطرود اعلام كرد و با آن به مبارزه‌اى پیگیر برخاست؛ اين، یکی از موارد اصلاحات او در دین مزدایی اولیه بود، اما گروهی همچنان این آیین را حفظ کردند و با پیامبر جدید به مخالفت برخاستند.

 مراسم مذهبی آنان با خواندن سرودها و اوراد و با قربانی کردن حیوانات و آشاميدن نوشابه هوم همراه بود. هوم از گیاهی سکرآور به دست می‌آمد که آشامیدن آن حالت خلسه ایجاد می‌کرد. نیایش آتش از اعتقادات اولیه همه انسان‌هاست، در نزد آریایی‌ها جایگاهی خاص داشت و آن نیز مظهر عدالت خوانده می‌شد. حیوانات نافع چون گاو، خروس و سگ مورد احترام بودند.

روحانیون دین مزدايى از طایفه مغان بودند. مغان، قبل از زرتشت، دیوان را که مظاهر شر بودند پرستش می‌کردند و به همین دلیل با  مخالفت زرتشت روبرو شدند؛ در این میان، گروهی از آنان جانب اصلاحات و بدعت‌های او را گرفتند و طبقه روحانیون دین زرتشتی را به وجود آوردند.

سرزمین مادری آریایی‌ها

سرزمین اولیه این اقوام در نواحی جنوب غربی استپ‌هاي روسیه مشخص شده است، یعنی کمی پایین‌تر از جنوب دریاچه آرال و صحرای قراقوم و رشته کوه‌های آلتای و هندوکش، که مرز طبیعی بین فلات ایران و آسیای مرکزی است، منطقه‌ای که اصطلاحاً به آن «ايران ويج» گفته می‌شود.

به هر روى مي‌توان دريافت كه ائريانام وئجه (ايران ويج) در کنار رود نیك دائيتى سرزمین مادری آریایی‌ها بوده است‌.

ویج در فارسی میانه به معنی پهنه سرزمین است‌؛ پس «ایران ویج» به معنی سرزمین آریایی‌ها است. آریایی‌ها با گله‌هایشان و فراواني چراگاه‌ها، زندگی مرفهی را می‌گذرانیدند و گستره مراتع را به فزونی جمعیت وسعت بیشتری می‌بخشیدند. آنان دارای فرمانروای واحدی بودند که هم رئیس قبیله‌ها بود و هم پیشوای مذهبی آنان. تا اینکه دورانى رسید که زمین سرد شد و برف و یخبندان منطقه را فراگرفت؛  بدين سبب آریایی‌ها مجبور به ترک سرزمین مادری و سرازیر شدن به سوی نواحی گرم‌تر جنوبي شدند. در وندیداد از بخش‌های اوستا چنین آمده است: نخستین سرزمین و کشور نیكی که من (اهورامزدا ) آفریدم، «ایران ویچ» بود…پس  آنگاه اهریمن …بیامد…و زمستان دیو آفریده را بر جهان هستی چیرگی بخشید… آنجا ده ماه زمستان است و دو ماه تابستان و در آن دو ماه نیز هوا برای آب و خاک و درختان سرد است … زمستان بدترین آسيب‌ها را در آنجا فرود مى‌آورد.

 بدین‌ترتیب، سرد شدن هوا و یخبندان‌هاى درازمدت، کثرت جمعیت و عدم امکان جوابگويی مناطق تحت سکونت برای یک زندگی مرفه، چون گذشته، از علل عمده کوچ آریایی‌ها بوده است.

آغاز مهاجرت

‎آریایی‌ها از رود سیحون گذشتند و به خوارزم و سغد رسیدند و سپس از جیحون گذشتند و بلخ( باکتریا) آمدند. در اینجا این گروه بزرگ به دو شاخه غربی و شرقی تقسیم شدند.

‎١)دسته‌اى که آن را گروه غربى می‌نامند با گذر از شمال و غرب دریای خزر و قفقاز و دور زدن دریای سیاه، داخل شبه جزیره آناتولی (‌آسیای صغیر‌) شدند. آنان در همان ابتدای ورود بین اقوام بومی هوری که حکومتی مهم داشتند، رخنه کردند. بدین ترتیب حکومت میتانی آریایی را در هزاره دوم ق. م تشکیل دادند که همان حکومت هوری تغییر شکل یافته بود.

‎٢)شاخه شرقى آریایی‌ها که نام هندو ایرانی معروف است پس از عبور از کناره‌های رود جیحون و ورود به بلخ (باکتریا) این نواحی را زیر پوشش نژادی خود قرار دادند و گروه باقی مانده، دوباره راه خود را به سمت جنوب ادامه دادند و به دو شاخه متمایز تقسیم شدند: شاخه هندی و شاخه ایرانی. شاخه هندی پس از گذر از بلخ به جانب کوه‌های هندوکش روانه شدند؛ گروهی از آنان، در کناره‌های رود کابل مستقر شدند و گروه دیگر به موازات آن رود، به جانب هند رفتند، این گروه پس از رود به سرزمین هندوستان به سوی رود سند پیش راندند و تا حوالی پنجاب رسیدند و به تدریج نژاد آریایی هندى را به وجود آوردند. آريايی‌هاى ایرانی و هندی که در سرزمین مادری خود در کنار یکدیگر می‌زیستند دارای مشترکات فراوانی در همه شئون زندگی بودند؛ این همبستگی نژادی، فرهنگی و تمدنی بخصوص از فحوای ودا كتاب مقدس هندیان و نیز اوستا کتاب مقدس ایرانی‌های عهد باستان به روشنی مشخص می‌شود.

‎ آریایی‌های وارد شده به ایران به دسته‌های گوناگون تقسیم شدند: يك گروه به سوی شمال و شمال غربی این سرزمین راندند. آنان به داخل سرزمين کاسي‌ها نفوذ کردند و به گونه‌ای نژاد بومی و آریایی‌هایی که از قبل در نزد آنان رخنه کرده بودند و آریایی‌هايى که اکنون وارد شده بودند، در هم آمیخت كه سرانجام كاسى‌ها را باید آريايى خواند. دسته دیگر؛ در شمال شرقی و شرق ایران استقرار یافتند و به تدریج با تکمیل تعداد افرادشان كه از شمال می‌رسیدند؛ اقوام پارتی را به وجود آوردند؛ یعنی همان‌هایی که بعدها امپراتوری اشکانی را در ایران بنیاد نهادند. دسته‌هاى دیگر نیز به جانب جنوب و غرب ایران سرازیر شدند.

‎شعبه شرقی آریایی‌ها دیگر نمی‌توانستند به جانب هندوستان بروند، زیرا قبلا هم نژادانشان این سرزمین را اشغال کرده بودند؛ پس به جانب ایران سرازیر شدند و در طول جاده‌ای که از بلخ آغاز می‌شد به جانب مرکز و غرب پیش راندند. در غرب با عیلام روبرو شدند، به این ترتیب در کنار شهرهای عيلام رحل اقامت افکندند؛ آنان از ماوراء زاگرس و آشور پیشتر نتوانستند بروند؛ اما در شمال غربی، به داخل حکومت اورارتو نفوذ کردند و بدین‌ترتیب، به تخریب دنیای کهن و ساختن بنايى نو به جای آن پرداختند.

‎در بین این اقوام تازه‌وارد با سه گروه متمایز روبرو می‌شویم: پارت‌ها، مادها و پارس‌ها، که تاریخ ایران باستان را به خود اختصاص داده‌اند.

منابع:

كامرون، جورج، ايران در سپيده دم تاريخ؛ ترجمه حسن انوشه، تهران انتشارات علمي و فرهنگي ،١٣٧٤

فره‌وشي، بهرام؛ ايران ويج، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ١٣٧٩

پيرنيا، حسن، ايران قديم، تهران، اساطير،١٣٧٣

شعباني، رضا، مباني تاريخ اجتماعي ايران، تهران، انتشارات ققنوس،١٣٧٤

خداداديان، اردشير، تاريخ ايران باستان، آريايي‌ها و مادها، تهران، انتشارات اصالت،١٣٧٦

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *