زنان خاندان سلطنتی در عصر سلوکیان

سکه کلئوپاترا و آنتیخوس هفتم

دکتر کورش سالاری

اسکندر مقدونی طی سلسله نبردهای سرنوشت‌سازی، به‌ویژه نبردهای ایسوس، گوگامل اقتدار پارسیان در منطقه را در هم شکست. او متعاقباً داریوش سوم، شاهنشاه پارسی را به زیر کشید و سرتاسر مناطق تحت کنترل هخامنشیان را تسخیر کرد. در آن زمان امپراتوری اسکندر گستره‌ای از دریای آدریاتیک تا رود سند را در بر می‌گرفت. پادشاه مقدونی پس از فتح ایران در پی ایجاد نوسازی و تغییر در امور فرهنگی و اجتمـاعی، اقداماتی انجام داد. اساسی‌ترین اقدامات اسکندر در بهبود وضع موجود عبارتند از:

الف)آموزش فنون نظامی و زبان و ادبيات يونانی به سی هزار كودك پارسی ۱

ب)برگزیدن سـرداران نخبه از ميان پارسيان ۲

ج)سازگار نمودن رفتـار و آداب خـويش بـا فرهنگ پارسی و برعكس ۳

د)ازدواج سياسی اسكندر، سرداران و سربازانش با زنان سرزمين‌های مفتوحه. اگرچه در يونان ازدواج با زنان غيريونانی مرسوم نبود، اما اسكندر با ركسانای بلخی ازدواج كرد و هشتاد سردار و ده هزار سرباز در شوش بـه پيروی از وی با زنان متشخص ايرانی و آسيايی ازدواج كردند. ۴

به زعم اسـكندر، ازدواج با شاهدخت‌های ايرانی در پيروی از زناشويی‌هـای سياسـی مرسـوم شرق باستان، تأثير مثبتی بر اهالی پارس داشته  و آنها را به اطاعـت از شـاه جديـد ملزم می‌کرد. او بر همین باور با ازدواج‌های جمعی بر آن بود كه مقدونيان و پارسيان را به اهداف مـشتركی سوق دهد و قشر رهبری‌كننده‌ای از شاهدختان نژاده به بار آورد ۵. بر همین اساس ده هزار پسر را كه حاصل اين ازدواج سياسی بود، برای آموزش به دسـت آموزگاران سپرد ۶. در واقع اسـكندر بـه نقـش زنـان به عنوان نيمی از جامعه و لزوم ازدواج سياسی و التقـاط فرهنگـی ملـل شـرق و غـرب واقف بود…

حال بايد ديـد كـه زنـان و در رأس آنهـا زنـان خانـدان سـلطنتی در زمـان جانشينان يونانی اسكندر (سلوکیان) چه جايگاهی داشتند و ازدواج‌های سياسـی بـه چـه صـورت انجام می‌شد؟

آگاهی ما درباره زنان سلسله سلوكی به دليل كمبود منابع نـاچيز است. مورخانی همچون آپيان، آريـان، ديـودوروس سيـسيلی، يوسـتين و اسـترابو، بـه  موضوع زنان خاندان سلطنتی پرداخته‌اند. كتيبه‌هـا نيـز منـابع مهمـی‌انـد كـه مـستقيم و غيرمستقيم به زنان پرداخته‌اند؛ الواح و پايـه مجـسمه‌هـای كتيبـه‌دار از آسـيای صـغير، كتيبه‌های لائوديسه نهاوند، كتيبه‌های يونانی از شوش، ليـست شـاهان بـابلی واوروك، منابع نجومی بابلی از بابل و اوروك، استوانه آنتيوخوس اول و پاپیروس‌های مـصری از آن جمله‌اند.

بنابراین در قدم نخست با توجه به شواهد باستان‌شناختی و منابع تاريخی به معرفی و بررسی جایگاه زنـان قدرتمند خانـدان سـلطنتی که درصدد بودند نقش برجسته‌ای در دربار عهده‌دار شوند، می‌پردازیم.

 اولمپياس مادر اسكندر، اولين زنی است كه نقش مهمی در تاريخ سياسی يونان ايفا كرد. او از طريق نامه‌نگاری با پسرش و ارائه راهنمايی و گوشزد كردن نكـات مهـم بـه وی، نفوذ خود را بر دربار سيار اسكندر اعمال كرد و در جهانگشايی اسكندر و حتی پس از مرگ وی، وزنه سياسی قدرتمندی در سرتاسر يونان به شمار می‌آمد. ۷

آپامه دختر اسپيتامن (شهربان سغديانه) در سال ۳۲۸ ق.م به اسارت اسـكندر درآمـد و چهار سال بعد، با سلوكوس ازدواج كرد. آپامه محبوب شـاه بـود و حتی پـس از ازدواجِ سياسی سلوكوس در سال ۲۹۹ ق.م با استراتونيكه دختر دمتريوس، زن شاه بـاقی مانـد. در كتيبه حك شده بر روی پايه مجـسمه‌ای مكـشوفه از ديـديما، از آپامه با عنوان «ملكه آپامه همسر پادشاه سـلوكوس» يـاد شـده اسـت. وی در بحبوحـه كارزار سلوكوس در سغديانه، نايب‌السلطنه پسر شانزده ساله‌اش ـ آنتيوخوس اول ـ بود و در غياب همسرش خزانه‌داری را در اختيار داشت. همچنين وی سفيران مليسيا را به حضور پذيرفت كه در نوشته‌های آنها از وی با عنـوان«آپامـه، همسر پادشاه» و «آپامه،ملكه» ياد شده است. به اين ترتيب، دختری ايرانی ملكه بنيانگذار سلسله سلوكيان و مادر وليعهد شد و نسب مادری حاكمان بيگانـه‌ای را يـدك كشيد كه بر ايران تسلط یافتند.

ســلوكوس اول بــا اســتراتونيكه، دختــر دمتريــوس شــاه مقدونيــه ازدواج كــرد. آنتيوخوس اول فرزندش، شيدای نامادری جوانش شـد و در بستر بيماری افتاد. به همين دليل سلوكوس همسرش را طـلاق داد و او را بـه عقـد پـسرش درآورد . ۸

لائوديـسه اول همـسر آنتيوخوس دوم(۲۴۶-۲۶۱ق.م)، از ملكه‌های مشهور اين دوره است. شاه، با اين دختر مقدونی عاشقانه ازدواج كرد، اما هنگامی كه با بطالسه وارد جنگ دوم سوريه شد، به منظور برقراری صلح، با برنيكه دختر بطلميـوس دوم ازدواج كـرد. او، لائوديـسه را طلاق داد و پسر برنيكه را وليعهد كرد. لائوديسه و پسرانش سوريه را ترك كردند و به افسوس رفتند. برنيكه با مرگ پدر موقعيتش را از دست داد و سلوكوس پـسر لائوديـسه وليعهـد شـد. پـس از آنكـه لائوديـسه آنتيوخـوس را مـسموم كـرد، سـلوكوس دوم(۲۲۵-۲۴۶ ق.م) بر تخت نشست و برنيكه پسرش آنتيوخوس را در مقابل وی علم كـرد كه در نهايت، برنيكه و پسرش كشته شدند. بعـد از مـدتي لائوديـسه از انتخاب سلوكوس به شاهی پشيمان شد و پسر كوچكترش آنتيوخـوس هيـراكس را بـه قدرت رساند تا بتواند بر شاه و دربار تسلط داشته باشد.

لائوديسه سوم، همسر آنتيوخوس سوم (۱۸۷-۲۲۳ق.م)، دختـر مهـرداد شـاه پنتوس و لائوديسه سلوكی است كه بـسيار مـورد توجـه شـاه بـود و در امـور اداری و سياسی قدرت و استقلال داشت. او اولين ملكه سلوكی است كه به دستور شاه در معابد خاصی، آئين پرستش و گراميداشت برای وی برپا و پرستش او بـه صـورت بـاور يـك فرقه مذهبی در قلمرو سلوكيان مرسوم شـد. نقـش مهمـی كـه ايـن زن در هنگـام رزم همسرش در شرق ايفا كرد، نيابت سلطنت پسر دوازده ساله‌اش بود كه به جای پـدر در رأس قدرت قرار گرفـت. لائوديـسه چهـارم دختـر آنتيوخـوس سوم، ملكه ديگری است كه به ترتيب با سـه بـرادرش بـه نـام‌هـای آنتيوخـوس پـسر، سلوكوس چهارم و آنتيوخوس چهـارم ازدواج كـرد. رسـم ازدواج بـا محـارم احتمـالاً برگرفته از رسوم بطالسه است، زيرا سلوكيان تا اين تاريخ، ازدواج برادر و خواهر را روا نمي‌دانستند‌. گرينگر نمی‌پذيرد كه لائوديسه به طور پياپی بـا سـه برادرش ازدواج كرده باشد. لائوديسه اولين زن در دوره سلوكیاست كه تصويرش بر روی سكه ظاهر شد. نقـش او در ابتـدا، روی سـكه سلوكوس چهارم ضرب شد. لائوديسه چهارم پس از مرگ سلوكوس، نايب‌السلطنه پسر نه ساله‌اش آنتيوخوس جوان شد و تصوير وی و پسرش بر روی سكه‌ای از جـنس طـلا حک شد. تصوير لائوديسه در پيش زمينه سكه و بر روی نقش شاه قرار دارد كه برتری وی بر شاه جوان را نشان می‌دهد. اين زن بر  روی سكه‌های آنتيوخوس چهارم و دمتريوس اول (پسرش) نيز ظاهر شده است. لائوديسه چهارم به تنهايی بر روی سكه سلوكوس چهارم نقش شده است. اين سكه برنزی در ضرابخانه‌ای ناشناس ضرب شده است. ملكه روسری بر سر دارد كه برخی اين نوع پوشش سر را به الهه‌های يونـانی همچـون آفروديـت و تيخه نسبت می‌دهند و سكه را ـ به دليل پوشش سر ويژه الهه‌هاـ بـه جنبـه الوهيـت و تقدس لائوديسه مربوط می‌داننـد. ايـن ملكـه اولين فرد در خاندان سلوكی است كه با محارم خود ازدواج كرد و شايد خواسته‌انـد بـا اين نوع پوشش مذهبی به وی اعتبار و مشروعيت بدهند. در دوره هخامنشی زنان خاندان سلطنتی بر روی سكه ظاهر نشده‌انـد و در دوره اشـكانی فقـط دو زن بـر روی  سكه تصوير شده‌اند. موزا مادر فرهاد پنجم به تنهايی در يك طـرف سكه ضرب شده و در يك طرف سكه نيز تصوير شاه اشكانی ايجاد شده است. نيم تنـه ملكه آنزازه در كنار كمنسكير شاه محلی اليمايی نيز بر روی سكه نقش شده اسـت كـه اين نوع سكه به سكه‌های دمتريوس و لائوديسه شباهت بسيار دارد. شايد بتـوان ايجـاد نقش ملكه را بر روی سكه دوره اشكانی متأثر از دوره سلوكی دانست.

«كلئوپاترا تئا» در ميـان ملكـه‌هـای سـلوكی، بيـشترين زمـان شـراكت در سـلطنت را داراست،. اين زن دختر يك شاه، خواهر دو شاه، همسر سه شـاه و مـادر چهار شاه بود. وی دختر بطلميوس هفتم بود كه با هدف تسلط بطالسه بر سلوكيان، با الكساندر بالاس(۱۵۴-۱۵۲ ق.م) ازدواج كـرد و پـس از مرگ شاه، به عقد دمتريوس دوم (۱۳۸-۱۴۶ ق.م) درآمـد، اين زن پس از اسارت دمتريوس دوم، با برادر شـوهرش آنتيوخـوس هفـتم سيدت (۱۲۹-۱۳۸ ق.م) ازدواج كرد. شاه دربند پس از درگذشت آنتيوخوس هفتم، از اسارت اشكانيان بازگشت، اما كلئوپاترا از ورودش به آكه كه تحت كنترل وی بـود، امتناع ورزيد و او را كشت. وی تنها ملكه سلوكی است كه چند سـال به تنهايی بر قلمرو سلوكيان حكم راند و وقتی آنتيوخوس هشتم (۹۶-۱۲۵ ق.م) به سن قانونی رسيد، سه سـال نيـز بـه طـور مـشترك بـا وی حكومـت كـرد. او قـصد مسموميت آنتيوخوس و بر تخت نشاندن پسر ديگرش را داشت، اما آنتيوخـوس كـه از قصد مادر باخبر بود، كلئوپاترا را مجبور به خـوردن زهـر كـرد. كلئوپاترا تئا در ميان ملكـه هـای سـلوكی بيـشترين سـكه را دارد. تصوير وی بر روی سكه‌ها، متناسب با نيـاز سلطنت به تنهايی و يا همراه شاه ضرب شـده اسـت. نکته حائز اهمیت این است که ملكه در سـكه‌هـای هـر دو شاه با قرار گرفتن تصويرش بر روی تصوير شاه، قدرت خود را به رخ می‌كـشد در واقع حضور شاه تحت‌الشعاع اوست.

کلئوپاترا سلنه آخرين ملكه سـلوكی اسـت. او همـسر سـه تـن از شاهان سلوكی از جمله آنتيوخـوس هـشتم، آنتيوخـوس نهـم (۹۶-۱۱۴ق.م) و آنتيوخوس دهم (۹۵-۸۳یا۹۲ ق.م) بود. او را ملكه در سايه دولت سلوكی لقب داده‌اند. وی در امور سياسی نقش چشمگيری داشت و بر روی سكه‌های آخرين شاهان اين دوره ظاهر شده است. نـام زنـان خاندان شاهی به ويژه ملكه‌ها، در احكام سياسی، اسـناد رسـمی و اداری دوره سـلوكی ذكر می‌شد. برای مثال در اسناد يونـانی شـوش و برخـی از اسناد نجومی، مذهبی و مالی ـ كه نام شاه به هر دليلی توسـط وی و يـا افـراد ديگـری نوشته شده ـ پس از نام شاه بلافاصله نام ملكه آمده است. اين امـر بـر شـناخت كـافی جامعه از ملكه سلوكی و جايگاه مهم وی در اجتماع دلالت دارد. در دوره اشـكانی نيـز به تأثير از دوره سلوكی نام ملكـه‌هـای مـادر و همـسر بعـد از نـام شـاهان در اسـنادی همچون الواح اورامان، اسـناد حقـوقی اوروك و اسـناد نجـومی بـابلی ذكـر شـده كـه بيان‌كننده جايگاه مهم زنان سلطنتی در جامعه آن زمان است. ۹

در باب قدرت زنان در عهد سلوکیان باید اضافه کرد که، از دوره سلوكوس اول به بعد، شهرهايی در قلمرو سلوكيان ساخته و يا نوسازی شد كه برخی به نام زنان مشهور اين دوره نامگذاری شدند. استرابو از ساخت شهرهای زيادی توسط سلوكوس اول و آنتيوخوس اول در ايران، بين‌النهـرين، سـوريه و آسـياي صغير خبر داده‌اند كه نـام آپامـه، لائوديـسه (مـادر سـلوكوس) و اسـتراتونيكه داشـتند ۱۰. در ايران، شهرهای آپاميه راگيانـه در ری كنـونی و لائوديـسه نهاونـد شـناخته شـده‌تـر هستند. ساخت شهرهايی با نام آپاميه و لائوديـسه در كنـار سـاخت شـهر هركوليـه در بخـش‌هـايی از ايـران بـه ويـژه در مـاد و نزديـك بـه اكباتـان، جالـب توجـه اسـت. نامگذاری شهرها به نام اين زنان از اعتبار و محبوبيت آنـان در دربار و تلاش شاهان برای تكريم آنان نشان دارد. بی تردید برای زنان طالب قدرت در دربار سلوكی، حمايت ارتـش سـلطنتی، داشـتن ارتباطات نظامی و در صورت نياز تدارك سپاه اختصاصی ضرورت داشت. حتی گاهی، آنان رهبری يك نبرد را برعهده می‌گرفتند. برای نمونه، برنيكه در جنگ با لائوديسه اول، فرماندهی ناوگانی متشكل از پانزده كشتی جنگی و سپاه نيروی زمينی را برعهده گرفـت كـه بـه خـدمت گرفتـه بـود. وی و لائوديسه اول از طريق جاسوسان به خوبی از امكانات، تجهيزات و محل اسـتقرار سـپاه طرف مقابل باخبر می‌شدند. كلئوپاترا تئا نيز در سال‌های اوج قدرت، از پشتيبانی نظامی زيادی برخوردار بود. حتي سربازان تريفون به دليل ارتش قوی كلئوپاترا بـه ايـن ملكـه پيوستند. برخی از زنان شاهان این دوره ، برای مهريـه، ارتـشی همـراه خـود آورده بودند. منابع، از نبردهای ارتش‌های تحت كنترل اين زنان بر ضد دشمنان سخن گفتـه است.

پیرامون ازدواج‌های سیاسی این دوره که منشا آن از دوره اسکندر آغاز شده بود ، اما پس از مرگش يونانی‌هايی كه وصلت با زنان ايرانی را بازی سياسی می‌دانـستند، زنـان خود را طلاق دادند. آنها بيشتر مايل بودند كه همسر خود را از جامعه يونـانی انتخـاب كنند، آنها حتی به خاطر تبـار آسـيايی زنـان اسـكندر، آنهـا را ناديده گرفتند. ۱۱ در اين ميان، نگرش سلوكوس با بقيه متفاوت بـود و زن ايرانـی خـود را طـلاق نـداد. در ايـن دوره بنـا بـه موقعيت‌های مختلف، ازدواج سياسی شاهان و اهل حرم با شاهدخت‌هـا و يـا شـاهان دولت‌های اطراف، شاهان محلی و حكومت‌هايی است كه با سلوكيان درگيـری نظـامی داشتند. ازدواج سياسی، به منظور اتحاد با ديگر پادشاهی‌ها و خاندان‌های تأثيرگـذار در اداره قلمرو سلوكيان انجام می‌شد. ازدواج سلوكوس اول با آپامه شاهزاده خانم سـغدی در تحكيم حكومت او مؤثر بود. تقريبـاً همـه پادشـاهان سـلوكی، با شاهزاده خانم‌های بطلميوسی ازدواج و با نزديكترين و قدرتمندترين رقيب خود متحد شدند. اشكانيان جزو قويترين رقبـای سلوكيان بودند كه چنـد ازدواج سياسی ميـان آنهـا گـزارش شـده اسـت. فرهاد دوم پس از شكست آنتيوخوس هفتم برادرزاده وی را به ازدواج خود درآورد. ۱۲ از اهداف ديگر ازدواج سياسی آن بود كه شاهزاده خانم در دربار همسرش، بـه سـود پدر و يا برادرش صاحب قدرت و نفوذ شـود و يـا سـلوكيان بـر رویشـاهان ديگـر اعمال نفوذ كنند .

دربـاره فعاليـت‌هـای اقتـصادی زنـان دربـاری در عصر سلوکیان به نظر می‌رسد كه زنان دربار می‌توانـستند سرپرسـتی و اداره املاك و مستغلات را برعهده بگيرند و اجازه خريد و فروش زمين و املاك را داشـتند. طبق اسناد بر جـای مانـده از بابـل و آسـيای صـغير، آنتيوخـوس دوم اراضـی وسـيع و دارايی‌های ديگری همانند يك روستا را به لائوديسه واگذار كرد. اين املاك از پرداخت ماليات به خزانه شاهی معاف بود و لائوديسه طبق قوانين اختيار داشت كه املاك تحت مالكيت خود را به عنوان اراضی تابع هر يـك از شـهرهای دلخـواهش ثبـت كنـد. ايـن  اراضی تحت عنوان اراضی شهرهای بابل، بورسيپا و كوت درآمد كه در همـسايگی هـم قرار داشتند. ۱۳

نتيجه‌گيری

اسكندر و سلوكوس با ازدواج با زنان ايرانی، در پی كـسب مـشروعيت سياسی در ميان مردم ايران بودند و اين امر، نشانگر اهميت زنـان در انتقـال مـشروعيت سياسی است. زنان خاندان سلطنتی را می‌توان سربازان پياده اما مهم شاهان سلوكی دانست كه در مواقع بحران و با ازدواج، ثبات سياسی و صـلح را بـرای پـدر و يـا بـرادر بـه ارمغـان می‌آوردند. چندهمسری و طلاق در جامعه سلوكی وجود داشت و شـاهان در صـورت لزوم زنان خود را طلاق می‌دادند.  تصوير تعدادی از زنان سلوكی بر روی سكه و مهر ظاهر شده است. محبوبيت ملكه و اعلام مشروعيت سياسی شاهان، از دلايل حضور زنان بر روی سكه‌ها است. از دوره سلوكوس اول نشانه‌های اهميت و جايگاه زن در دربار هويدا شد كه به اسـتناد كتيبه‌ها و منابع يونانی، اولين نمود آن نامگذاری شهرها بـه نـام زنـان خانـدان سـلطنتی (لائوديسه، استراتونيكه و آپامه) در كنار نام فاتحان بزرگی همچون اسكندر و سلوكوس است. اين شهرها محدود به بخـش خاصـی از قلمـرو آنهـا نبـود و مـشهورترين شـهر سلوكی در ايران با نام لائوديسه در نهاوند جايابی شده است. دوره سلوكی را بايد دوره زنان قدرتمند ناميد كـه آپامـه، اسـتراتونيكه، لائوديـسه اول، برنيكـه، لائوديـسه سـوم،  لائوديسه چهارم، كلئوپاترا تئا و كلئوپاترا سلنه از جملـه زنـان قدرتمنـد ايـن دوره‌انـد. لائوديسه اول الگوی ملكه سلوكی است كه در پی قدرت گرفتن و جابه جايی قدرت در دربار بود. او از حد و حدود اختيارات خود پـا را فراتـر نهـاد، زيـرا بنـا بـر مـصلحت، همسرش را كشت و پس از عمليات نظامی و از ميان برداشتن رقبا، پسرش را بر تخـت نشاند. سپس شاه جديد را كه اهداف مادر را تعقيب نمی‌كرد، با همدستی پسر ديگـرش سرنگون كرد. اين الگو با تغييراتی در مـورد برخـی زنـان ايـن دوره صـادق اسـت. در حقيقت بعضی زنان اين دوره را می‌توان زنان شاه‌ساز و يا زنان شاه برانداز ناميد. گرچه اين موضوع در برخی دوره‌ها در خفا صورت می‌گرفت، اما در دوره سلوكی جابه‌جايی قدرت توسط ملكه علنی بود. حتي برخي از آنان خود به تنهايی سلطنت می‌كردنـد كـه در دوران هخامنشی و اشكانی اين موضوع گزارش نشده است. زنانی همانند لائوديـسه اول، برنيكه و كلئوپاترا تئا سپاهيانی داشتند و در مواقع نياز با كمـك قـوای نظـامی درصدد دستيابی به اهداف خود برمی‌آمدند…

پی نوشت:

۱-پلوتارك(۱۳۴۶)، حيات مردان نامي، ترجمه رضا مشايخی، جلد۳، تهران: بنگاه ترجمه و نـشركتاب پارسه.ص۳۹۷

۲-ديودور سيسيلی (۱۳۸۴)، ايران و شرق باستان در كتابخانه تـاريخی: حكومـت مادهـا، آشـور، لشكركشی خشايارشا، اردشير دوم و كورش كوچك، لشكركشی اسكندر به ايران، ترجمه حميد بيكس شوركايی و اسماعيل سنگاری،تهران: جامی.ص۷۹۰

۳-پلوتارك، ۱۳۴۶ : ۳۹۷

۴-ديودور سيسيلي، ۱۳۸۴ :۷۹۶؛ پلوتارك، ۱۳۴۶ :۳۹۸

۵-ويسهوفر، يوزف (۱۳۸۸)، تاريخ پارس از اسكندر مقدونی تا مهرداد اشكانی، ترجمه هوشـنگ صادقی، تهران: فرزان روز. ص ۲۵

۶-ديودور سيسيلي، ۱۳۸۴: ۷۹۱

۷-كارني، اليزابت (۱۳۹۷)، اولمپياس، مادر اسكندر مقـدوني، ترجمـة هـاجر هوشـمندي، تهـران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب پارسه.ص۱۱۰،۲۲.

۸-اسـترابو، (۱۳۸۲)سرزمين‌های زير فرمان هخامنشيان در جغرافيـای اسـترابو، ترجمـه همـايون صنعتی‌زاده، تهران: بنياد موقوفات افشار. ص۶۱.

۹-پـاتس، دنیل (۱۳۸۵)باستان‌شناسی ايلام، ترجمه زهرا باستی، تهران: سمت. ص۵۵۹-۵۶۴.

۱۰-استرابو،۱۳۸۲ : ۵۱، ۱۱۸، ۱۱۹، ۳۸۴.

۱۱-كارني، اليزابت (۱۳۹۷)، اولمپياس، مادر اسكندر مقـدوني، ترجمـة هـاجر هوشـمندي، تهـران: بنگاه ترجمه و نشر كتابپارسه،ص.۲۱۳.

۱۲-كالج، مالكوم (۱۳۸۳؛«)، پارتيان )اشكانيان(، ترجمة مسعود رجب نيا، تهران: هيرمند،ص۲۶.

۱۳-پيگلوسكايا، نينا ويكتوروونا (۱۳۸۷)، شهرهای ايران در روزگار پارتيـان و ساسـانيان، ترجمـه عنايت‌الله رضا، تهران: علمی وفرهنگی،ص۳۸-۴۲.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *