دکتر سیدمنصور سیدسجادی گفت: تاکنون در شهر سوخته هیچ نشانی از جنگ و جدال میان جوامع گوناگون مشاهده نشده است: شهر دیوار و برجهای دفاعی ندارد، تاکنون هیچگونه اسلحه تهاجمی و یا تدافعی پیدا نشده است، هیچ اثری از تخریبهای حاصله از زد و خورد دیده نشده است.

شهر سوخته یک محوطه باستانی مهم با قدمت ۵۰۰۰ ساله در جنوب شرقی ایران است که در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است. دکتر سیدمنصور سیدسجادی، باستانشناس ایرانی، نقش مهمی در شناسایی و معرفی آن به عنوان یک میراث جهانی یونسکو ایفا کرده است. این محوطه باستانی در سال ۱۳۹۳ به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شد و هفدهمین اثر تاریخی ایران در این فهرست است. شهر سوخته به عنوان یکی از پیشرفتهترین شهرهای باستانی جهان شناخته میشود. به تازگی کتاب «سفال شهر سوخته» تالیف دکتر سیدمنصور سیدسجادی با همکاری دکتر حسین مرادی و ساره امینی از سوی نشر دادکین به بازار کتاب آمده است. در این خصوص با سیدمنصور سیدسجادی، باستانشناس ایرانی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.

کتاب «سفال شهر سوخته» از کدام جنبه به این شهر کهن پرداخته است، با توجه به اینکه در این زمینه طی سمینارها و… نکات زیادی بیان شده، آیا این کتاب همان یافتهها را به صورت مبسوط بیان میکند یا نکات تازهای را دربردارد؟
در شهر سوخته به مانند هر محوطه باستانی دیگر با ابعاد گوناگون مسائل مبتلابه هر جامعه روبرو هستیم: زندگانی روزمره، سرگرمیها، دغدغه معاش، تولد، مرگ، خانواده، بیماری، اعتقادات، مراسم و مشاغلی چون تجارت و بازرگانی، اداره شهر یا جامعه، صنایعی و هنرهایی چون معماری، سفالگری، ریسندگی، کشاورزی، تجاری و مانند آن، تولید غذا از راه کشاورزی، گلهداری، شکار و گردآوری غذا از راههای گوناگون. بنابراین برای درک وضعیت یک جامعه باستانی، اطلاعات و دادههای مرتبط با هر یک از موارد اشاره شده و بسیارموارد دیگری که ذکر نشدهاند نیاز به بررسی و شناسایی کامل و عمیقی دارد. سفال یکی از موثرترین عوامل شناسایی جوامع نوسنگی به بعد شمرده میشود و از سوی دیگر تولیدات سفالی شهر سوخته بسیار انبوه بوده و در یک برهه زمانی 1000-1200 ساله هزاران هزار ظرف سفالی به اشکال گوناگون و با استفاده از تکنیکهای مختلف تولید شده است و به همین سبب مقالات پژوهشی گوناگونی درباره جنبههای مختلف تولید سفال منتشر شده است. از سوی دیگر با توجه به این نکته که شهرسوخته با حدود 30 فصل کاوش میدانی یکی از پایاترین گروههای باستانشناسی ایران شمرده میشود و اطلاعات و دادههای بسیاری درباره وضعیت و جایگاه این شهر به دست داده که با آنکه هنوز به کلیه آنها پرداخته نشده، اما فهرست انتشارات گروه باستانشناسی درباره این شهر بسیار طولانی است.
معمولا پس از پایان هر فصل کاوش، کاوشگران نتایج مقدماتی و اولیه به دست آمده از پژوهشهای خود را منتشر میکنند و گزارش نهایی را به زمان پایان حفاری موکول میکنند و البته پایانی که هیچگاه نمیرسد و با توجه به گذشت حدود 57 سال از آغاز مرحله اول و 28 سال از آغاز مرحله دوم این کاوشها هنوز راه درازی در شناسایی ابعاد گوناگون این جامعه در پیش است و کتاب حاضر را میتوان گزارش نهایی مباحث مربوط به سفال گورستان شهر محسوب کرد که با استفاده از اطلاعات مندرج در مقالات مقدماتی و نیز پژوهشهای دیگری که درباره سفال در این شهر به عمل آمده تالیف شده است.
عمدهترین مباحث مطرح شده در این کتاب عبارتند از: پیشینه مطالعات سفال در شهر سوخته، ساختار سفال، انواع سفال نخودی رنگ، خاکستری، قرمز و سفال رنگارنگ، نتایج حاصله از تجزیههای شیمیایی، مشخصات ظاهری ظروف، اشکال سفالها شامل کاسه، لیوان، تنگ، جامهای پایهدار، دیگ، انواع خمرهها، قوری، سینی و اشکال نامتعارف دیگر به همراه کاربری این ظروف. نقوش و شناخت سبک نقشمایههای طبیعی و هندسی، نشانههای سفالگران، کاربری انواع ظروف و بالاخره گاهنگاری و تاریخ این اشیاء سفالی به همراه بحثی درباره همسانیهای سفال شهر سوخته با سایر محوطههای باستانی دور و نزدیک. کتاب دارای 78 لوحه رنگی و طرحهای متعددی از ظروف سفالی و یک کتابشناسی است.

در کتاب میخوانیم که «کاوش در گورستانها برای تبیین تاریخ یک جامعه باستانی از اهمیت بسیاری برخوردار است. برخی به اشتباه بر این تصورند که کلیه گورهای باستانی شبیه هم هستند و با کاوش تعداد اندکی از آنها میتوان به نتایج علمی دلخواهی رسید.»، بفرمایید گورهای باستانی چگونه رازهای کهن را آشکار میکنند؟
در نظر اول تصور میشود تمام گورهای باستانی شبیه به هم هستند در صورتی که چنین نیست و من در جای دیگر گفتهام که هر گور باستانی را میتوان آزمایشگاهی مستقل دانست. شاید بهترین نمونه همین گورهای شهر سوخته باشند. از میان 37500 تا 40000 گور تخمین زده شده در شهر سوخته تاکنون حدود 1200 عدد حفاری شده است. این تعداد گور از نظر ساختاری به ده گونه متفاوت تقسیم میشوند به این معنا که ساختار آنها با هم متفاوتند، تعداد مدفونین در گورها از یک نفر تا 13 نفر به شکل گورهای گروهی یا خانوادگی هستند، جنسیت افراد با یک دیگر تفاوت دارند، اشیاء و نذورات داخل گورها بنا بر اعتقادات، مشاغل و طبقات اجتماعی با یکدیگر اختلاف دارند و به همین ترتیب جهت تدفینها نیز مختلف هستند. این خصوصیات به همراه دیگر ویژگیهای هر گور اطلاعات گوناگونی را درباره وضعیت جامعه باستانی در اختیار باستانشناس میگذارد. از همین طریق و با مطالعه بقایای انسانی موجود در گورهاست که میتوان به سن و سال، قد و بالا، جنسیت، تغذیه، بیماریهای موجود، وضعیت بهداشت جامعه، صنایع و حرف گوناگون، ارتباطات موجود با سایر محوطههای باستانی دور و نزدیک، مشاغل احتمالی و طبقات اجتماعی آن دوران پی برد.

چه ویژگیهای برجستهای از شهر سوخته در کتاب «سفال شهر سوخته» بیان شده است؟
انتشارات مقالات باستانشناسی در کشورهای مختلف و نشریات گوناگون همواره در دسترس همگان نیست. سه ویژگی اصلی کتاب عبارتند از: بررسی و مطالعه کلیه پژوهشهای انجام شده در یک جا به نحوی که کلیه اطلاعات مربوطه در اختیار علاقهمندان در یک جا ارائه شود، بررسی کامل و طبقهبندی کلیه اشیاء سفالی به دست آمده که تاکنون به این صورت ارائه نشده بوده است. وجود صدها طرح شکلی و تزئینی و در نتیجه آشنایی با تفکرات هنرمندان آن زمان و بالاخره وجود صدها عکس رنگی ظروف سفالی که در دسترس همگان نیست.
در این کتاب یکی از لقبهای شهر سوخته «شهر صلح» ذکر شده است، در این زمینه شرحی بیان کنید که بر طبق کدام یافتهها شهر به این نام خوانده شده است؟
در کاوشهای باستانشناسی در محوطههای گوناگون همواره نشانهایی از جنگ و جدال میان جوامع گوناگون به شکل تخریبهای گسترده، آتشسوزیهای وسیع، پیدا شدن آثار کشتگان در نتیجه برخوردهای نظامی و وجود اسلحههای جنگی مشاهده میشود. اما تاکنون در شهر سوخته هیچ یک از عوامل نامبرده دیده نشده است: شهر دیوار و برجهای دفاعی ندارد، تاکنون هیچگونه اسلحه تهاجمی و یا تدافعی پیدا نشده است، هیچ اثری از تخریبهای حاصله از زد و خورد دیده نشده است. با آنکه شهر سه بار آتش گرفته است اما نشانهای از وجود آتشسوزیهای عمدی نیز پیدا نشده است. آخرین باری که شهر دچار آتشسوزی شده (حدود 1900-1800 سال پیش از میلاد)، زمانی بوده که شهر تقریبا متروک شده بوده و از شهری با جمعیتی حدود 12000 – 14000 نفره تبدیل به روستای کم اهمیتی با حدود 100 خانوار بوده است. منشا این آتشسوزی به خوبی روشن نیست اما با این آتشسوزی شهر کاملا متروک شده و این خانوادههای معدود نیز آنجا را ترک کردهاند. از سوی دیگر حفاری در گورستان نشان داده است که در این شهر مردمی با اعتقاداتی متفاوت از یکدیگر و نیز ریشههای مهاجرتی از سرزمینهای متفاوت، با احترام به عقاید یکدیگر زندگی میکردهاند.

شرحی در مورد کشفهای منحصربهفرد شهر سوخته بیان بفرمایید.
اشیاء و مواد مورد توجه بسیاری در این شهر پیدا شده است که هر کدام به شکلی اهمیت شهر را نشان میدهند. برای مثال پیدا شدن چهار نوع انگور و مشتقات آن به شکلهای گوناگون و یا پیدا شدن قدیمیترین گونه زیره و گشنیز و بنه (پسته وحشی) جهان از اهمیت خاصی برخوردار هستند. به یاد بیاوریم که امروزه در سیستان حتی یک درخت تاک دیده نمیشود و یا قدیمیترین زیره جهان تاکنون تصور میشد در فلسطین و اتیوپی (2000 پیش از میلاد) بوده است در صورتی که همین اقلام در شهر سوخته 600 سال قدیمیتر پرورش داده میشده است. پیدا شدن تخته بازی فکری متعلق به 2400 پیش از میلاد نشان از فکر باز، وضعیت رفاهی، هنر و صنعت پیشرفته دارد، پیدا شدن جمجمه جراحی شده دختر بچه مبتلا به بیماری هیدروسفالی نشان از آشنایی جامعه با شناخت نوع بیماریها و نحوه علاج آنها دارد، پیدا شدن جام پایهدار با نقش بز جهنده نشان از فکر پویای هنرمند شهر سوخته دارد و پیدا شدن چشم مصنوعی یک بانو نشان از توجه مردم به زیبایی ظاهری از یک سو و آشنایی با آناتومی چشم انسان دارد.

به نظر شما بهترین یا موفقترین حفاریها در باستانشناسی ایران کدام بوده است؟
پاسخ به این پرسش ساده نیست. از زمانیکه کار باستانشناسی شکل علمی مدرن به خود گرفته است یعنی کم و بیش از دهههای 1930 میلادی به این سو کارهای حفاری باستانشناسی بسیار قابل توجهی در ایران انجام شده است. توجه داشته باشیم کار پژوهشهای علمی باستانشناسی مانند هر شاخه علمی دیگری با گذشت زمان و پیشرفت علم و تکنولوژی دچار تحولات فراوانی شده و روز به روز کاملتر میشود. طبیعی است که باستانشناسان هر دوره با توجه به امکانات زمان خود کار کردهاند و به نتایجی رسیدهاند که برخی از نتایج حاصله از کار آنان بعدها مورد بازنگری قرار گرفته و کاملتر شده است. بنابراین اگر در کارهای گذشتگان و نهایتا باستانشناسان پیش از انقلاب برخی کاستیها دیده میشود این به خاطر عدم کفایت آن بزرگواران نبوده است بلکه دانش و تکنولوژیهای موجود در زمانهای پیشین هنوز به تکامل دانش امروزی نرسیده بوده است. از سوی دیگر از حدود دهه شصت میلادی بوده که علوم میان رشتهای دیگری به کمک باستانشناسی آمده و با تجزیه و تحلیل دادههای گوناگون اطلاعات به دست آمده حاصله از کاوشهای باستانشناسی را غنای بیشتری بخشیدهاند.
یکی از آفات رایج در باستانشناسی ما، چه پیش از انقلاب و چه پس از آن عدم انتشار به موقع نتایج گزارشهای حفاریهاست، که در نتیجه اطلاعات بسیار گرانبهای بسیاری امروزه از بین رفته است. متاسفانه این روش امروزه نیز از سوی برخی از باستانشناسان اعمال شده با این تفاوت که این دسته از باستانشناسان با نوشتن دو یا سه پارگراف مطلب، مسئله را خاتمه یافته تلقی میکنند و به این ترتیب اگر برخی از کارهای درخشانی نیز در باستانشناسی ایران صورت گرفته باشد، جز از موارد استثنایی از آن بیخبر هستیم. از سوی دیگر و خوشبختانه، امروزه هستند باستانشناسان جوانی که با اتکاء به پشتکار و شایستگیهای فردی و نشر مقالات بسیار جامع و علمی، پرچم باستانشناسی ایران را نه تنها در ایران بلکه در دنیای باستانشناسی همچنان بر فراز نگه داشتهاند.
ناگفته پیداست که رهبری یک گروه باستانشناسی با عناوینی چون دکتر، مهندس، استاد و مانند آن بیگانه است و دارا بودن یک مدرک دانشگاهی ملاک امر نیست بلکه تسلط باستانشناس بر علم زمان خود، آشنایی با فضای باستانی اطراف، انتشار به موقع نتایج حفاری و قدرت رهبری یک گروه مهمترین عامل موفقیت یک گروه باستانشناسی است. در حقیقت باستانشناس باید روشهای کاوش را به خوبی بشناسد، قدرت تجزیه و تحلیل مواد و اطلاعات به دست آمده را دارا باشد و نتایح کار خود را همواره منتشر کند. با توجه به این نکات کاوشهای چغا سفلی، بازنگری کاوشهای تپه سیلک، کاوشهای تپه ازبکی و کاوشهای کنار صندل جیرفت را میتوان از موفقترین پروژههای باستانشناسی ایران دانست. که مسئولان حفاری این محوطهها با به کارگیری دانش شخصی و به ویژه استفاده از علوم میان رشتهای گوناگون نه تنها کار کاوشها را به بهترین وجه انجام دادهاند بلکه با انتشار به موقع گزارشهای حفاری، سایر پژوهشگران را از وضعیت تاریخی/ علمی این محوطهها آگاه کردهاند.